سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کرشمه

پلاسیبوی پیام در مهندسی افکار

    نظر

سه حرفه پیچیده سرگرمی – تبلیغات و اخبار درون قاب تلویزیون گرد اورده می شود. هر یک از این حرفه ها دارای دو عنصر اطلاعات و پیام است.   هدف اصلی تلویزیون برقراری ارتباط موثر با بینندگان است . ارتباطی موثر است که پیام مناسب را توام با اطلاعات به مخاطب منتقل کند.پیامی مناسب است که موجب تاثیر در پندار - گفتار یا رفتار مخاطب شود. بنابر این بر اساس میزان تاثیر می توان فرایند ارتباط را درجه بندی کرد.  موضوعی که مدتها ذهنم را مشعول کرده است تاثیر بیش از حد برخی پیام ها روی مخاطب است. نکته یی که بر شگفتی ام می افزاید این که برخی پیام ها با انکه ریشه واقعی ندارند اما بصورت موثر عمل می کند. به زبان دیگر با انکه برخی پیام ها با واقعیت فاصله دارد اما همانند یک پیام واقعی موجب تاثیر یا حتی تغییر دیدگاه در مخاطب می شود.  این پدیده کارکردی شبیه " پلاسیبو "  در علوم پزشکی دارد که مایلم ان را " پلاسیو  اطلاعات " بنامم. تاثیر پیام روی مخاطب شبیه اثر گذاری درمانی داروهای بی اثر روی بیماران است.   هنری کی بیچر (Henry K. Beecher) (190?- 197?) المانی نخستین بار نتیجه پژوهشی با عنوان "پلاسیبوی قدرتمند" در سال  19?? منتشر شد . این پژوهش نشان داد که از 1082 بیماری که مورد مطالعه قرار گرفته اند 3? درصد آنان فقط با استفاده از داروهای بی خاصیت و خنثی یعنی همان پلاسیبو بهبود یافته اند.  در مواردی که بیماران دچار درد، افسردگی، زخم معده و ناراحتی های گوارشی دیگری بوده اند میزان درمان به حد باور نکردنی ?0 تا ?0 درصد رسیده است. "اثر پلاسیبو" (Placibo Effect) زمانی ظاهر می شود که بیمار دارویی خنثی را با این تصور که داروی واقعی است استفاده می کند. به بیان دیگر فرد بیمار بر اثر استفاده از "داروهای مسکن خنثی" (که در واقع هیچ خاصیتی ندارند) مغز خود را آنچنان فریب می دهد که مغز شروع به تولید مسکن های طبیعی می کند. یک قرص معده حدود 30 دقیقه زمان نیاز دارد تا وارد جریان خون شود ولی بیشتر مصرف کنندگان گفته اند که طی 12 دقیقه نخستین احساس می کنند که درد تقریبا از میان رفته است. " پیام های مثبت یا منفی " که از رسانه پخش می شود با انکه ممکن است ریشه واقعی نداشته باشد اما در ذهن بسیاری از مخاطبان موجب واکنش " پلاسیبوی پیام " می شود.    به نظر می رسد استفاده حرفه یی از پدیده " پلاسیبوی پیام " می تواند در مهندسی افکار عمومی نقش کانونی ایفا کند.    

 

    نویسنده: دکتر حسن عابدینی