سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کرشمه

گفت‌وگو با رخساره قائم‌مقامی کارگردان مستند «سیانوزه»

    نظر

 

? گفت‌وگو با رخساره قائم‌مقامی کارگردان مستند «سیانوزه»

مرد نامرئی

مرضیه ریاحی
رخساره قائم‌مقامی در حال حاضر مشغول نگارش کتاب «مستند انیمیشن» زیر نظر محمدعلی صفورا مسئول بخش انیمیشن مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است. مستند سیانوزه دومین تجربه فیلمسازی او پس از مستند عشق‌بازی است. این فیلم لوح تقدیر بخش دانشجویی نخستین جشنواره فیلم مستند ایران: «سینما حقیقت»، تندیس بهترین فیلم مستند بیست‌وچهارمین جشنواره ملی و دوازدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، لوح هفته‌نامه چلچراغ در بیست‌وچهارمین جشنواره فیلم کوتاه تهران را دریافت کرده و همچنین مستند برگزیده هیات داوران «پایگاه خبری فیلم کوتاه» در بیست‌وچهارمین جشنواره فیلم کوتاه تهران است.

فیلم شما را «مستند انیمیشن» می‌دانند. ژانری که در ایران چندان شناخته شده نیست. تعریف شما از «مستند انیمیشن» چیست؟
این فیلم مستند انیمیشن نیست. سیانوزه در واقع مستندی است که در آن از قطعات انیمیشن استفاده شده است.
من برای پایان‌نامه کارشناسی‌ ارشد‌م قرار است تعاریفی از این گونه را در کتابی با نام «مستند انیمیشن» در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی منتشر کنم. در حال حاضر دو تعریف از «مستند انیمیشن» وجود دارد. فیلم‌های تمام انیمیشنی که صدای مستندگونه دارند یا فیلم‌های انیمیشنی که موضوع غیرداستانی دارند.
یک تعریف سوم هم هست که در واقع تعریف نیست، شرط است که فعلا درباره‌اش بحث می‌شود و آن این است که به فیلمی «مستند انیمیشن» می‌گویند که بیش از ?0 درصد انیمیشن دارد.
طبق این تعریف چون سیانوزه یک فیلم 30 دقیقه‌ای است که فقط 10 دقیقه انیمیشن دارد، جزو «مستند انیمیشن» محسوب نمی‌شود و مستندی است که فقط از قطعات انیمیشن استفاده کرده؛ شاید بشود گفت همسایه «مستند انیمیشن» است.
در کتاب «مستند انیمیشن» چه مبحث‌هایی مطرح می‌شود و نگارش این کتاب در چه مرحله‌ای است؟
من در حال حاضر 7? درصد از این کتاب را آماده دارم و 2? درصد باقی در حال بازنویسی و ویراستاری است.
تاریخچه و تعاریف مستند انیمیشن، زمینه‌های تئوریک، زیبایی‌شناسی انیمیشن در مستند انیمیشن، معرفی مستند انیمیشن برجسته و معرفی انواع مستند انیمیشن از جمله مباحث این کتاب است که زیر نظر محمدعلی صفورا مسئول بخش انیمیشن مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی احتمالا تا دهه فجر منتشر خواهد شد. 
چطور با کاراکتر فیلم آشنا شدید؟
جمشید امین‌فر نامرئی است! من بارها از آن خیابانی که او در کنارش نقاشی می‌کشد رد شده بودم اما او را ندیده بودم و یکی از دوستانم او را به من معرفی کرد. چون مدتی بود که درباره «مستند انیمیشن» تحقیق می‌کردم احساس کردم سوژه خوبی است. مدتی بهش سر می‌زدم و ازش تابلو می‌خریدم منتها بعد از آن مدت به این نتیجه رسیدم که نمی‌توانم تصویرهای زنده (مستند) کارم را حذف یا کم کنم و نمی‌شود اصلا جمشید را نشان ندهم بنابراین تصمیم گرفتم یک فیلم ترکیبی بسازم که در آن از قطعات انیمیشن استفاده کنم.
احساس می‌کنم در یک بخش‌هایی از فیلم نگاه بی‌واسطه نداشتید و حتی نظرات مخالف را محکوم می‌کنید. مثل آنجایی که پسر دانشجوی نمایش را به گاو تبدیل می‌کنید...
من خیلی سعی کردم تو ذهن جمشید باشم. آن پسر از نگاه جمشید این‌طور به نظر می‌آمد. ممکن است در فیلم این‌طور به نظر بیاید که نگاه کارگردان است اما من نظرم این نبود. فکر می‌کردم دارم نگاه جمشید را نشان می دهم. یکی از خاصیت‌های «مستند انیمیشن» این است که به ذهن کارگردان بیش از اندازه پر و بال می‌دهد.
جمشید شخصیت پیچیده‌ای دارد. اشاره به بیماری‌اش، علاقه یک‌طرفه‌اش به «آلیس» دختر فرانسوی و... شما در فیلم تنها به جنبه نقاش بودنش تکیه کردید که البته به اندازه کافی جذاب هست اما فکر نمی‌کنید پرداختن به وجه‌های دیگر شخصیت جمشید می‌توانست به جذابیت بیشتر فیلم کمک کند؟
در مورد بیماری‌اش من هرگز مطمئن نشدم. فقط خانواده‌اش این قضیه را مطرح کردند. اما شخصیت جمشید وجه‌های زیادی داشت که من می‌توانستم به آنها بپردازم. اما می‌خواستم یک جورایی شخصیت جمشید را حفظ کنم. چون قرار بود خودش این فیلم را ببیند، سعی کردم چیزهایی را که دوست ندارد عنوان نکنم. البته نشانه‌هایی در فیلم گذاشته‌ام که بیننده می‌تواند به برخی از مسایل پی ببرد بدون این که من مستقیما چیزی گفته باشم.
من راش‌های زیادی از رابطه او با آلیس داشتم. اما در تدوین به این نتیجه رسیدیم که هرچقدر بیننده کم‌تر از آلیس بداند بهتر است. سعی کردیم آلیس را در دسترس قرار ندهیم و از او یک رویا درست کنیم.
گفتید در مورد بیماری هرگز مطمئن نشدید پس چرا اسم فیلم «سیانوزه» است؟
سیانوزه بیماری نیست بلکه یک اصطلاح پزشکی است که برای حالت کبودی ناشی از خفگی به کار
می‌رود. جمشید هنگام تولد سیانوزه به دنیا آمده و ممکن است بخشی از مشکلات او مربوط به این ماجرا باشد ولی جمشید در زندگی‌اش همواره در حالت خفگی عاطفی قرار دارد.
او آرزو دارد که فقط نقاشی کند و از این راه زندگی کند. خفگی در تمام زندگی جمشید جاری است. من او را خیلی نزدیک به خودم می‌بینم. من هم واقعا آرزو دارم بتوانم فقط فیلم بسازم و مجبور نباشم به خاطر زندگی کار دیگری انجام بدهم.

 

پایگاه خبری فیلم کوتاه