تاریخچه فیلم مستند در ایران
مستند سازی در ایران
در سال 1900 میلادی، میرزا ابراهیم خان، عکاس باشی دربار مظفرالدین شاه، در نمایشگاه جهانی پاریس، با سینماتوگرافی آشنا شد و در آستانه بلژیک، فیلم گرفت و پس از بازگشت از این سفر شبهاکتشافی، پیش از انقلاب مشروطیت، فیلمهایی از زندگی برداشت که اسناد مهمی از درون دربار و دارالخلافه تهران، محسوب می شوند.
نخستین گزارشهای خبری در دوره حکومت رضا شاه پهلوی، بر پرده ظاهر شد و در دوره اشغال نیز متفقین در تهران صاحب سینما بودند. برنامههای آموزشی دانشگاه سیراکیوز، در سال 1953 در تهران به راه افتاد که پی آمد توافقنامه اصل چهار بود و پس از یک دوره یک ساله مطالعه نظری و کار عملی، فارغالتحصیلان، در سازمان سمعی و بصری اداره هنرهای زیبای کشور، استخدام شدند.
در سالهای 1330 نسل جدیدی از فیلمسازان که به سینمای غیر داستانی، علاقمند شده بودند، در جوار فیلمسازان بخش دولت، به کار پرداختند. از میان آنها میتوان به مصطفی فرزانه، ابراهیم گلستان و فرخغفاری اشاره کرد که برای شرکت نفت فیلم ساختند. گلستان، سازمان فیلم گلستان را تأسیس کرد و فیلمهایی مثل یک آتش، موج و مرجان وخارا، تپههای مارلیک نخستین جوایز بینالمللی از جشنواره های ونیز، پزارو و سانفرانسیسکو، به ارمغان آورد. فروغ فرخزاد هم «خانه سیاه است» را همانجا ساخت. فریدون رهنما نیز تخت جمشید را با سرمایه شخصی ساخت.
در اویل دهه چهل، تعدادی از فارغالتحصیلان سینما از اروپا بازگشتند و به بخش مستندسازی اداره هنرهای زیبا پیوستند. فرید داریوش «گود مقدس» و منوچهر طیاب « ریتم » را ساخت. محمد فاروقی نوه دختری احمدشاه، «طلوع جدی» را را در اصفهان ساخت که در سال 1944 جایزه از جشنواره کن بدست آورد و کامران شیردل قلعه، ندامتگاه، و تهران پایتخت ایران را ساخت.
خسرو سینایی، کارش را با «آوایی که عتیقه می شود» ، آغاز کرد.
در سال 1345 ابوالقاسم رضایی و جلال مقدم فیلم «خانه خدا» را ساختند. نخستین فیلم مستند ایرانی که به صورت گسترده در سراسر کشور به نمایش در آمد و بسیاری از مردم برای اولین بار به سالنهای سینما رفتند تا مراسم حج را ببینند.
بلوط، نخستین فیلم مردمنگاری ایران است که توسط دکتر نادر افشار نادری در سال 1347 ساخته شد. این شیوه رهیافت علمی، توسط حسین طاهریدوست با فیلم سیاه وسفید «بلوط»، «تار» از فرهاد ورهرام، «آب و آبیاری» محمد رضا مقدسیان و «کشتی کویر» احمد ضابطیجهرمی، ادامه یافت.
تلویزیون ملی ایران، در سال 1345 تأسیس شد، ناصر تقوایی «باد جن» را ساخت، نصیب نصیبی «آناهیت» و پرویز کیمیاوی «یا ضامن آهو» و محمد تهامی نژاد «سینمای ایران به شیوهی ترکیبی» ساخت. منوچهر عسگرینسب «پیر سبز چکچکو»، منوچهر طبری «دراویش قارویه»، احمد شاملو «پاوه، شهری از سنگ در دل تپه هی سبز»، کیومرث درمبخش «جرس ( ساربانان کویر ) » و محمدرضا اصلانی فیلم تجربی «جام حسنلو» را ساخت.
منوچهر طیاب در دهه پنجاه فیلمهای معماری را ساخت و حمید سهیلی در دهه 1360 مجموعه معماری ایرانی را برای صدا و سیما تولید کرد. در این دوره، فیلمهایی با شیوهها و دیدگاههای متفاوت ساخته شده، به واقع فیلمهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عرصه تفاوتهاست. وضعیت انقلابی جامعه، مناسبترین شریط را برای تحقیق در احوالات گذشته سرزمین و میراث حکومتها فراهم آورد: مس فلز سیاسی ( علی یعقوبی )، اتل (جمشید زاهدی) خاک تا خاک (منوچهر مشیری) مهاجرت(علی نائینی) کودکواستثمار(محمدرضااصلانی)،کورهپزخانه ( محمدرضا مقدسیان ) نانی از گل (فریده شفیی) خاویار (ابراهیم مختاری) از آن جملهاند. هفت قصه از بلوچستان و خان گزیده ها (ساخته مرتضی آوینی) نیز دارای چنان مضامینی بودند و در جهاد، ساخته شدند.
در سال 1360 صدا و سیما، طرح بحران مسکن را پذیرفت و سه فیلم توسط فریدون جیرانی، ابراهیم مختاری، کیوان کیانی، محمد تهامی نژاد، ساخته شد. در اواسط دهه 1360 و اوایل 1370 رخشان بنیاعتماد تعدادی فیلم اجتماعی، از جمله «تمرکز» و «این فیلمها رو به کی نشون میدین؟» را ساخت و در همین سالها، خسرو سینایی، «مرثیه گمشده»، عباس کیارستمی «مشق شب» و محسن مخملباف «سلام سینما» را ساختند.
در شهریور 1359 هواپیماهای عراقی به حریم هوایی ایران تجاوز کردند و شهرهای مرزی ایران، تصرف شد. جنگ، فیلمسازان ما را به سراسر جبهه های گسترده ایران، کشاند و آنها در مدت هشت سال، با سبک ها و نظر گاههای متفاوت و متنوع، فیلم ساختند. هرچند ممکن است همه آنها یکسان مورد توجه قرار نگرفته باشند.
فیلم مستند ایرانی از 1357 به این سوی دستخوش تغییر شده است. دوربین های سبک و قابل حمل، در خدمت سینمای بیواسطه در آمد و نسل جدید زندگی را از دیدگاههایی تازه، مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد. تعداد ین آثار، بسیار زیاد و از نظر شکل و موضوع عرصه تفاوت ها و تنوع فرهنگی است.